نظریههای ژئوپلیتیک
1) تئوری هارتلند
بر اساس تئوری هارتلند هرکس منابع انسانی و فیزیکی اوراسیا واقع بین آلمان و سیبری مرکزی را در اختیار داشته باشد میتواند جهان را کنترل کند. این تئوری توسط جغرافیدان انگلیسی، سر هالفورد مکیندر در مقالهای در سال 1904 و سپس در کتاب وی در سال 1919 منتشر شد.
مکیندر قارههای اروپا، آسیا و آفریقا را بهعنوان جزیره جهانی میشناخت و آن را به همین نام معرفی کرد. کلید جزیره جهانی، ناحیه محور یا هارتلند است. وی هارتلند را ناحیه وسیعی میدانست که اقیانوس منجمد شمالی تا نزدیکی کنارههای آبی این منطقه ادامه داشت. این ناحیه از غرب به رودخانه ولگا، از شرق به سیبری غربی، از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از جنوب به ارتفاعات هیمالیا، ارتفاعات ایران و ارتفاعات مغولستان محدود میشد. ناحیه محور، از هیچیک از قدرتهای دریایی تهدید نمیشوند. او این ناحیه را «قلب زمین» نامید و اصل معروفش را چنین ارائه داد:
ـ کسی که بر اروپای شرقی حکم میراند، بر «قلب زمین» حکم میراند؛
ـ کسی که بر «قلب زمین»، حکم میراند، بر «جزیره جهانی اوراسیا» حکم میراند؛
ـ و کسی که بر «جزیره جهانی اوراسیا» حکمرانی کند، حاکم جهان خواهد بود.
اساس تز معروف مکیندر این بود که حوزه داخلی اوراسیا منطقه محوری سیاسی جهان است. مکیندر متذکر شد که این منطقه محوری توسط یک حاشیه هلالی شکل محاصره میشود که خاورمیانه در آن جای دارد. مکیندر از سیاستهایی که موازنه قدرت بین قدرتهای برّی و بحری را ایجاد کند حمایت مینمود تا بدینوسیله یک کشور معین نتواند بر هارتلند تسلط بیابد. به هنگام جنگ جهانی دوم مکیندر در تئوری خود توسعه قدرت هوایی و قدرت ایالاتمتحده آمریکا را که خارجی از جزیره جهانی بود مورد ملاحظه قرار داد. به عقیده مکیندر اطراف هارتلند را دو ناحیه فراگرفتهاند:
1. هلال داخلی یا حاشیهای که شامل سرزمینهایی است که پشت خشکی اوراسیا و کنار آب قرار دارند و قابلدسترسی قدرت دریایی هستند. (موقعیت ساحلی)
2. هلال خارجی یا جزیرهای که شامل جزایر بریتانیا، ژاپن و استرالیا است. مکیندر بر این باور بود که هارتلند اهمیت اساسی در اوراسیا به عهده دارد. وی در 1919 چنین عنوان کرد: «کسی که بر شرق اروپا تسلط یابد بر هارتلند حاکم خواهد بود و کسی که بر جزیره جهانی حاکم باشد بر دنیا مسلط است».
تأثیر نظریه مکیندر در شکلگیری سیاست «سدّ نفوذ» آمریکا و همینطور در تحلیل نتایج پیوند نزدیک روسیه و چین به چشم میخورد. در آغاز قرن 21 میلادی و با توجه به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی زمینههای توجه به تئوری مکیندر در سیاست قدرتهای اروپایی، امریکا، چین و روسیه در گسترش سلطه بر مناطق آسیای مرکزی و منطقه خلیجفارس قابلمشاهده است.