نظریات ژئوپلیتیک 2
2) تئوری ریملند
نظریه دیگری که در مباحث ژئوپلیتیک از اهمیت ویژهای برخوردار است، نظریه تئوری سرزمین حاشیهای «ریملند» از نیکلاساسپایکمن میباشد. این تئوری به سرزمینهای حاشیهای اروپا، خاورمیانه، آسیای جنوبی و خاور دور اهمیت بسیار میدهد و آنها را همچون کلیدهای امنیت ایالاتمتحده آمریکا تلقی میکند. به نظر این دانشمند تسلط بر هر یک از این مناطق، احاطه برجهان جدید را بهصورت یک امکان درمیآورد. اسپایکمن به ریملند که با تغییراتی همان هلال داخلی مکیندر است اشاره میکند و میگوید سلطه بر هر یک از مناطق، امنیت امریکا را تهدید میکند، زیرا از چنین موقعیتی محاصره دنیای جدید ممکن میشود و میگوید هرکه ریملند را کنترل کند بر اوراسیا حکومت میکند و هر کس اوراسیا را کنترل کند سرنوشت جهان را در اختیار دارد.
تفسیر اسپایکمن از اهمیت ارتباط هارتلند با حلقه اطراف آن، اندکی با اظهارات مکیندر متفاوت است. مکیندر این محدوده را هلال داخلی و خارجی میخواند اما در بیان اسپایکمن، این محدوده سرزمین حاشیه یا ریملند خوانده میشود که در محاصره آبهاست. دلیل اهمیت دادن اسپایکمن به ریملند در مقایسه با هارتلند، ازاینجهت بود که به اعتقاد وی، این منطقه امکان ترکیب قدرت برّی و بحری را بهتر فراهم میکند. همچنین بهترین منابع نیروی انسانی و سهولت ارتباطات در این بخش از جهان وجود دارد. اسپایکمن با ارائه این تئوری، نظرش این بود که ایالاتمتحده آمریکا نکات زیر بپذیرد و به رسمیت بشناسد.
1. مسئولیت نهائی هر دولت در حفظ امنیت خودش؛
2. اهمیت یک قدرت توازن جهانی؛
3. ضرورت استفاده از نیروی ایلات متحده آمریکا برای برقراری و تثبیت چنین توازنی.
ممنون لطفا ادامه بدید