نظریات ژئوپلیتیک 3
3) نظریه قدرت دریایی
نظریه دیگری که در مباحث ژئوپلیتیک حائز اهمیت است، نظریه آدمیرالآلفردماهان آمریکایی است. این افسر نیروی دریایی آمریکا «نیروی دریایی را بهعنوان کلید قدرت جهانی» مورد تأکید قرار داده است. به نظر آلفرد ماهان «دریاهای جهان بیش از آنکه سرزمینهای جهان را از هم جدا کنند آنها را به پیوند میدهند» بنابراین تشکیل امپراتوریهای ماورای بحار و دفاع از آنها به قدرت تسلط بر دریا بستگی دارد.
بر اساس تجزیهوتحلیل قدرت دریایی بریتانیا و تاریخ دریایی جهان، ماهان توانست شش عامل را که قدرت دریایی تا حد زیادی به آنها بستگی دارد، تشخیص دهد. این عوامل عبارتند از:
1. موقعیت جغرافیایی: اگر کشوری از موقعیت دریایی مناسبی برخوردار باشد و این امر با کنترل استراتژیک آبراههای مهم و پایگاههایی که دشمن ممکن است از آنها برای محاصره و تهدید استفاده کند همراه باشد، مناسبتر است.
2. ویژگیهای طبیعی: هدف از ویژگیهای طبیعی، وضعیت ساحل و مشخصات فیزیکی آن است. اگر کشوری دارای طول ساحلی زیادی باشد ولی به علت نامساعد بودن ساحل نتواند به ایجاد بنادر، لنگرگاهها و تأسیسات دفاع ساحلی اقدام کند چگونه میتواند دارای ارتباطات دریایی مناسبی باشد؟
بنادر و لنگرگاهای زیاد در عمق کشور، باعث قدرت دریایی و کسب ثروت است. اگر تأسیسات بندری از قابلیت دفاعی خوبی برخوردار نباشد آسیبپذیری آنها اجتنابناپذیر است.
3. طول ساحل و وسعت قلمرو: منظور ماهان از وسعت قلمرو، طول خطوط ساحلی یک کشور و قابلیت دفاع سواحل است و اینکه اساساً بهمنظور یک پدافند عامل، اقداماتی انجامگرفته است یا خیر؟ در این میان معابر نفوذی و تکیهگاهای آبی از مهمترین عواملی هستند که باید توجه شوند.
4. جمعیت: میزان جمعیت یک کشور یک عامل مهم و قابلملاحظه است، زیرا توانایی ایجاد یک نیروی دریایی و تأمین افراد موردنیاز بر آن، به میزان جمعیت آن کشور بستگی دارد. تنها برخی از کشورها قادرند پایگاههای ماورای بحار را که نیروی نسبتاً بزرگی از نظامیان و مدیران را تقاضا میکند، نگهداری و حمایت کنند و بهعنوان یک قدرت دریایی مطرح باشند.
5. خصوصیات ملّی: اگر مردم یک کشور علیرغم داشتن یک موقعیت دریایی علاقهمند به دریانوردی و بازرگانی با ملل دیگر نباشند، قدرت بزرگ دریایی ایجاد نمیشود. به نظر ماهان تجارت عمومی، گسترده و مسالمتآمیز، اولین ضرورت برای گسترش قدرت دریایی است.
6. خطمشی حکومت و رهبران سیاسی: خطمشی سیاسی دولت در بهرهبرداری از منابع انسانی و طبیعی، تنها بهوسیله یک حکومت آیندهنگر و دارای خط و مشاء اجرایی متهورانه میتواند از قوه به فعل درآید.
ماهان با تأکید بر اینکه دریاهای جهان خشکیها را به هم متصل میکند معتقد بود تسخیر و دفاع از مستعمرات یک امپراتوری به توان کنترل دریا بستگی دارد. خلاصه نظریه قدرت دریایی ماهان را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
1. تحلیل تاریخ نیروی دریایی انگلستان که توجیهکننده نقش انگلستان از یک قدرت جهانی بود.
2. توجه به ایده نقش جهانی آمریکا که از طریق توسعه در کشورهای ماورای دریاها انجام میگیرد.
3. اینکه امپریالیسم نمیتواند ازنظر مکانی ثابت باقی بماند، یا بایستی توسعه بیابد یا سقوط کند. اطلاق تئوری قدرت دریایی به آمریکا بر این نظریه ماهان پایه گذاشتهشده بود که موقعیت جغرافیایی آمریکا نظیر وضعیت انگلستان بود. ماهان استدلال میکرد که قدرت بری اروپا باوجود همسایگان قوی نمیتوانست تفوق قدرت دریایی انگلستان و آمریکا را به علت نیاز به حمایت وسیع از نیروهای زمینی به خطر اندازد. او چنین نتیجه میگرفت که تفوق نیروی دریایی انگلستان نمیتواند دائمی باشد و اینکه آمریکا تفوق خود را در منطقه کارائیب و پاسیفیکی میتواند به وجود آورد.