دانش سیاسی

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۲۴ ب.ظ

نظریات نوسازی 2

نظریه اسملسر: وی، بر تمایز ساختاری (تفکیک ساختاری) برای مطالعه کشورهای جهان سوم تاکید دارد. به­نظر وی، نوسازی عموما مشتمل بر تمایز ساختاری است؛ چراکه در این فرآیند، ساختار پیچیده­ای که کارکردهای چندگانه­ای را بر عهده دارد به ساختارهای تخصصی متعددی تقسیم می­شود که هر یک تنها انجام یک وظیفه خاص را بر عهده دارند. این مجموعه جدید متشکل از ساختارهای تخصصی، در کل همان وظایف ساختار اولیه را انجام می­دهد، با این تفاوت که کارکردها در زمینه جدید خود به شیوه­ای بسیار کارآمدتر از گذشته به انجام می­رسند.

مثال: نهاد خانواده نمونه­ای از تمایز ساختاری است؛ در گذشته، خانواده سنتی ساختاری پیچیده داشت. این خانواده گسترده بود و کارکردهای متعددی داشت: تولید نسل، حمایت عاطفی، تولید (مزرعه خانوادگی)، آموزش و پرورش (جامعه­پذیری غیررسمی خانوادگی)، رفاه (مراقبت از مسن­ترها و سالخوردگان) و مذهب (پرستش­های نیاکانی). ولی خانواده مدرن دچار تمایز ساختاری گشته است و بسیاری از وظایف گذشته خود را از دست داده است و به­جای آن نهادهای صنفی برخی از وظایف خانواده را  بر عهده گرفته­اند. هر یک از نهادهای مزبور صرفاً در یک کار ویژه تخصص یافته و در نتیجه کار خود را بهتر از ساختار قدیمی انجام می­دهند. در جامعه مدرن، توالد و تناسل بیشتر صورت گرفته، کودکان بهتر آموزش می­بینند، نیازمندان بیشتر از گذشته از امکانات رفاهی برخوردار هستند.[1]



[1]. آلوین ی.سو، تغییر اجتماعی و توسعه، مترجم: محمود حبیبی مظاهری (تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1388)، ص: 40

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی