جنبشهای اسلامی در قفقاز
محدوده جغرافیایی
قفقاز، ناحیهای در مرز آسیا و اروپا میان «دریای خزر» و «دریای سیاه» است که رشتهکوه قفقاز در آن واقع است. قفقاز از نظر سیاسی به دو بخش قفقاز جنوبی و قفقاز شمالی تقسیم میشود. شمال رشته کوه قفقاز یه «قفقاز شمالی» و جنوب آن به «قفقاز جنوبی» موسوم است. هم اکنون رشته کوه قفقاز، مرز روسیه با سه کشور آذربایجان و گرجستان است.
برای دیدن در ابعاد بزرگتر، بر روی تصویر کلیک کنید
الف. جنبشهای قبل از فروپاشی شوروی
2. جنبش صوفیان
زمینه
زمینه جنبشهای اسلامی در این مناطق را باید در دو عامل جستجو کرد: (1) احساسات دینی؛ (2) احساسات ضدروسی. طریقت صوفیه از قرن نوزدهم در این مناطق رواج یافت و بهویژه طریقت نقشبندی منسوب به بهاءالدین نقشبندی نقش مهمی در وحدت مردم این سامان داشتند.
رهبران و تاریخچه
جنبشهای صوفیان به این صورت بوده است که هر امامی، رهبری جنبش علیه قوای روسیه را بر عهده میگرفته است و پس از شکست یا مرگ، امام دیگری جانشین وی میشده است.
نخستین جنبش صوفیان به رهبری یکی از امامان نقشبندی بهنام شیخ منصور شکل گرفت. وی، تکالیف دینی را با علائق ملی درآمیخت و بعدها ادعای نبوت و دریافت الهام از جانب خداوند کرد، هرچند در پایان عمر آن را انکار کرد. وی با پیروزیهای نظامی متعدد در برابر روسیه در چچن و داغستان از اعتبار و شهرت خوبی برخوردار شد، ولی در نهایت در یکی از جبههها بهنام قبارطه بهدلیل عدم همراهی مردم آن سامان شکست خورد و به قلعهای پناه برد و پس از دستگیری به سنپترزبورگ برده شد و گفته میشود بهدلیل بیماری درگذشت.
شیخ محمد افندی یراقلری از دیگر رهبران صوفیان در مبارزه با روسها بود که از کاریزمای خاصی برخوردار بوده است و جنبش او با نام «مریدیه جنبش» از مهمترین جنبشهای صوفیان بوده است. گفته میشود وی مریدان فراوانی داشته است و روسها با دقت تحولات جنبش مریدگرایی را دنبال میکردند. با افزایش فشار روسیه، مسلمانان چچن از حمایت وی امتناع کردند و با مرگ قاضی محمد، این مرحله از قیام پایان یافت. پس از وی حمزه بیک جانشین شیخ محمد افندی شد و نه در میان صوفیه از شهرت و اعتبار لازم برخوردار بود و هم نه در میدان نبرد موفقیتی به دست آورد. پس از وی شیخ شامل بهدلیل مشکلات پیشرو به مذاکره با روسها متمایل شد، اما پس از عدم حصول نتایج مورد نظر به گزینه مقاومت روی آورد و پس از تثبیت قدرت خود در چچن، متوجه داغستان شد و هرچند عمر پیروزیهای وی بسیار کوتاه بود[1]، اما گفته میشود که در سال 1845 جنبش نقشبندی در قدرتمندترین شرایط قرار داشت. پس از پایان جنگ کریمه که میان روسیه و عثمانی بههمراه متحدان اروپایی، ارتش روسیه با محاصره و حمله به قلعههای امام شامل، توانستند وی و خانوادهاش را دستگیر کنند و به دربار امپراتور روس بفرستند. در نهایت هم با گروگان گذاشتن همسر خود اجازه حضور در مراسم حج را دریافت کرد و در مدینه درگذشت. با مرگ وی تقریبا جنبش نقشبندی خاتمه یافت، زیرا پس از اشغال داغستان بهوسیله روسها، اقدامات علنی نقشبندیها به فعالیتهای زیرزمینی تبدیل شد و رهبران آن یا به سیبری تبعید شدند و یا گریختند.[2]
ایدئولوژی
رهبران نقشبندی در پی آمیختن احساسات دینی با علائق ملی و وطنی بودند و از این طریق مردم را به جهاد با روسیه دعوت میکردند. در میان امامان نقشبندی تنها امام شامل، آخرین رهبر جنبش نقشبندی را میتوان بهعنوان کسی که بهدنبال تغییرات اساسی بود نام برد. اصلاحات حکومتی و تحدید قدرت نخبگان، ایجاد نظام اداری منظم و کارآمد، طرح مفهوم شهروندی و لزوم پاسخگو بودن حاکم در برابر رعایا، اصلاح نظام مالی، اصلاح مسائل نظامی و امنیتی و ایجاد ساختار منظم برای نیروهای نظامی را میتوان از اقدامات اساسی وی نام برد. در کنار این، تعمیق ایمان را نیز مورد تأکید قرار میداد و آنطور که گفتهاند وی در اوج قدرت خود به استبداد و خودکامگی متمایل نشد.